مستاجرهای تازه ی ما

ساخت وبلاگ
چهارشنبه یک ربع به هشت شب ه. اوایل اسفند ۱۴۰۱.دوشنبه تعطیلی بود با مارتی رفتیم باستن. وسط شهر توو فنیول هال. براش سوپ کلم چوودر توو کاسه نون گرفتم. از طعم دریاییش خوشش نیود اما کلا دوست داشت.برای ناهار رفتیم چلوکبابی ایرانی، زرشک پلو بامرغ و کلی کباب های دیگه گرفتیم برگشتیم خونه خوردیم. از وقتی این ویروس نکبت اومده توو رستوران راحت نیستم. حالا تا تابستون بشه و بیرون بشه نشست.دوشنبه خوش گذشت. مارتی خیلی خوشش اومد و لذت برد. تنهاییش اذیتم می کنه.فکر کنم می خواستم از گردش دوشنبه بیشتر بنویسم شاید، اما حالا انگار چیزی توو سرم نیست دیگه.۴۸ دلار پول پارکینگ دادم بدچور خوشم نیومد، واسه دو تا سوپ ۲۷ دلار اذیتم نکرد چون واقعا با کیفیت بود اما پول مفت بود اون پارکینگ. دو مایل اونورتر مارتی پارکینگ داشت نخواسته بودم پیاده راه بریم از اونجا. با کمتر از ۲۰۰ دلار یک روز باحال رو برای خودمون خریدیم. خوب بود. نایس. از این به بعد سعی می کنم بیشتر بریم دان تان. واقعا مارتی احتیاج داره. تنهاست و فشار روش خیلی زیاده.قراره دو هفته ابری و دور و بر صفر باشه هوا. هیییشش. کاش میشد مثل این فیلم های تووی یوتیوب بزنم جلو و یک دفعه هواهاا خوب میشد هه ههخسته ام و خوابم میاد. ببینم می تونم یک چرت بزنم باید پاشم به کارا برسم.تا باز کی بیام اینجا مستاجرهای تازه ی ما...
ما را در سایت مستاجرهای تازه ی ما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anarschist بازدید : 59 تاريخ : چهارشنبه 10 اسفند 1401 ساعت: 16:16